English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (4797 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deep sea lead U اندازه گیر عمق اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
byte U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bytes U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick U میله اندازه گیری روغن موتور
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks U میله اندازه گیری روغن موتور
overdraft U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdrafts U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
rather U تا یک اندازه
expansion U افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
bodies U نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
body U نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
sounding U اندازه گیری عمق اب
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
infinite U نا محدود بی اندازه
sound U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
soundest U اندازه گیری عمق اب
sounds U اندازه گیری عمق اب
message U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
messages U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
dimension U اندازه
dimension U اندازه گرفتن
dimension U اندازه گیری
dimensions U اندازه
dimensions U اندازه گرفتن
dimensions U اندازه گیری
magnitude U اندازه
word U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
worded U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
calibrate U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrates U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrating U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
flop U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
precision U اندازه گیری دقیق
meter U اندازه
meter U وسیله اندازه گیری
meter U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meter U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meter U اندازه گیر
meters U اندازه
meters U وسیله اندازه گیری
meters U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meters U اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meters U اندازه گیر
flexible U آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
micro U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
rate U اندازه نسبت
rates U اندازه نسبت
measure U اندازه
measure U بحر اندازه گرفتن
measure U اندازه نشان دادن
measure U اندازه داشتن
measure U اندازه گیری کردن
measure U اندازه اقدام پیشگیری
measure U اندازه گرفتن
measure U بخش یاب اندازه گرفتن
measure U اندازه گیری
measure U روش محاسبه اندازه یا کمیت
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
freeze U بی اندازه سردکردن
freezes U بی اندازه سردکردن
SE U خطای معیار اندازه گیری
intensity U اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
momentum U اندازه حرکت
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
quantities U قدر اندازه
quantity U قدر اندازه
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
sample U اندازه سیگنال درلحظهای اززمان
sampled U اندازه سیگنال درلحظهای اززمان
real U ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
Other Matches
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
sizes U اندازه
to size up U اندازه
measurements U اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
soupcon U اندازه کم
floor length U اندازه کف
symmetric U هم اندازه
size U اندازه
so far forth U تا ان اندازه
measurement U اندازه
equals U : هم اندازه
inordinate U بی اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
immoderately U بی اندازه
bulk U اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
equal U : هم اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
gauge U اندازه
gauged U اندازه
gauges U اندازه
metre U اندازه
measurer U اندازه
metres U اندازه
gauge=gage U اندازه
inordinately U بی اندازه
degrees U اندازه
degree U اندازه
what U چه اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
indefinite U بی اندازه
immeasurable U بی اندازه
deal U اندازه
deals U اندازه
infintesimal U بی اندازه
isodiametric U هم اندازه
dealt U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
extent U اندازه
what is your size? U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
fitted U اندازه
quantum U اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
beyond measure U بی اندازه
attack size U اندازه تک
screamingly U بی اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
hecatompet U [اندازه صد پا]
span U پوشش اندازه
mounting dimension U اندازه نصب
spanned U پوشش اندازه
installation dimension U اندازه نصب
calibration standard U اندازه کالیبراسیون
dosed U اندازه معین
span U اندازه گرفتن
spans U پوشش اندازه
gauged U اندازه گیر
spanning U اندازه گرفتن
spans U اندازه گرفتن
spanning U پوشش اندازه
spanned U اندازه گرفتن
chordal measure U اندازه وتر
dose U اندازه معین
caliper U اندازه گرفتن
bourne U اندازه جوی
isometeric contraction U انقباض هم اندازه
block size U اندازه بلاک
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه کنده
gauges U اندازه گیر
gauges U اندازه تفنگ
measuring bridge U پل اندازه گیری
area of conductor U اندازه سیم
as well U بهمان اندازه
gauges U اندازه گرفتن
basic size U اندازه اولیه
atomic size U اندازه اتم
atomic size U اندازه اتمی
body size U اندازه بدن
measurer U اندازه گیری
parameters U شرح اندازه
parameter U شرح اندازه
fathom U اندازه گرفتن
larged sized U اندازه بزرگ
limiting size U اندازه محدود
linear momentum U اندازه حرکت
liner momentum U اندازه حرکت
load limit U اندازه بار
long measure U اندازه درازا
fathoms U اندازه گرفتن
fathoming U اندازه گرفتن
fathomed U اندازه گرفتن
basic size U اندازه اصلی
doses U اندازه معین
dimensioning U اندازه گذاری
full scale U اندازه طبیعی
measuring U اندازه گیر
dimension sketch U طرح اندازه
dimension diagram U رسم اندازه
gage U اندازه نما
modules U اندازه میزان
gage=gauge U پیمانه اندازه
gaging U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
module U اندازه میزان
diamensionless U بدون اندازه
metering U اندازه گیری
gauge cock U اندازه نما
ample U بیش از اندازه
module U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
fractional size U اندازه کسری
dimensional stability U ثبات اندازه
fix U که اندازه کلمه
life-size U اندازه واقعی
dimensional error U خطای اندازه
life size U اندازه واقعی
effective size U اندازه موثر
partially U تایک اندازه
dimensional change U تغییر اندازه
effective size of grain U اندازه موثرذرات
file size U اندازه فایل
fixes U که اندازه کلمه
fit size U اندازه مناسب
fitting allowance U کاملا" اندازه
dimensional accuracy U دقت اندازه
mete U :اندازه گرفتن
design size U اندازه نامی
design size U اندازه طرح
partly U تایک اندازه
double U اندازه دو برابر
commensurateness U اندازه گیری
gauger U اندازه گیر
outsize U اندازه غیرمعمولی
circular measure U اندازه قوس
circular measure U اندازه کمان
graded ruller U خط کش اندازه دار
gray scale U اندازه خاکستری
formats U اندازه شکل
format U اندازه شکل
how much U چقدر چه اندازه
illmitable U بی اندازه حدناپذیر
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
imside dimension U اندازه داخلی
in part U تایک اندازه
doubled U اندازه دو برابر
doubled up U اندازه دو برابر
measurement U اندازه گیری
cut to size U به اندازه بریدن
measurements U اندازه گیری
cubic measure U اندازه فضایی
critical magnitude U اندازه بحرانی
admeasure U اندازه گرفتن
admeasurement U تعیین اندازه
admensuration U تعیین اندازه
dosing U اندازه معین
gauged U اندازه تفنگ
preventive measure U اندازه حفافتی
wire guage U اندازه سیم
fittest U اندازه بودن
fits U اندازه بودن
fit U اندازه بودن
size tolerance U تلرانس اندازه
limit U اندازه وسعت
stand measure U اندازه مقر ر
stand measure U اندازه قانونی
standard gauge U اندازه معمولی
standard measure U اندازه استاندارد
without limit U بی حد بی اندازه نامحدود
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
2high dimentional task solution space
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0معادل انگلیسی بچه تیر که تیری است به اندازه نصف و یا کمتر از نصف تیر معمولی برای پرتاب با کمان به کمک یک ساقه نیم استوانه ای بریده شده از درخت بامبو به اندازه طول یک تیر معمولی برای زدن هدفی در دوردست
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com